وصیت نامه بسیجی شهید عسکر مغدانی

نام پدر: عباس     |     نام مادر: خیری
محل تولد: آبکش     |     تاریخ تولد: 1345/06/01
تحصیلات: تکمیلی نهضت     |     وضعیت اشتغال: پاسدار وظیفه (سرباز)
محل شهادت: خرمشهر     |     تاریخ شهادت: 1366/01/22
مسئولیت هنگام شهادت: تک تیرانداز    |     محل دفن: گلزار شهدای آبکش

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود به امام زمان مهدی موعود (عج) و نائب بر حق ایشان امام امت خمینی بت شکن و با سلام و درود به شهیدان گلگون کفن از کربلای حسین (ع) تا کربلاهای ایران اسلامی و با سلام و درود به رزمندگان اسلام که در جبهه های نبرد حق علیه باطل حماسه می آفرینند، وصیت خود را شروع می کنم.

آن قدر به جبهه ها می روم و می جنگم تا شهید شوم. ای جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد. مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین (ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد. ای مادران! مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل مصیبت 72شهید را نمود. همه مثل خاندان وهب جوانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید، زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم. برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او گام بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر قدرت هاست. حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارید. در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید. اگر فیض شهادت نصیبم گشت، آنان که پیرو خط امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند؛ اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند. و شما ای پرورش دهنده روح و جان من، مرا ببخشید که نتوانستم هرگز فرزند خوبی برای شما باشم و امیدوارم که مرا حلال کنید. و شما ای برادرانم! به پدر و مادرمان احترام بگذارید و تا می توانید نسبت به آنها محبت کنید. از شما عموی گرامی ام می خواهم که اگر از این حقیر بدی دیده اید مرا ببخشید و در پایان از کلیه خویشان حلالیّت می طلبم.
در پایان همه شما را به خدای بزرگ می سپارم. در ضمن اگر شهادت نصیبم شد، یا مرا در کنار شهیدکمال مغدانی به خاک بسپارید و یا در کنار امامزاده سیدحمزه به خاک بسپارید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار.

فرزند شما عسکر مغدانی، دیدار همگی در روز قیامت 29/02/65.

برگرفته از: کتاب به دریا پیوستگان - اثری از استاد مجید عابدی - ص221 و 222