وصیت نامه بسیجی شهید غلامحسین درونپرور

نام پدر: عبداله     |     نام مادر: لیلا
محل تولد: بردخون کهنه     |     تاریخ تولد: 1345
تحصیلات: پنجم ابتدایی     |     وضعیت اشتغال: کارگر
محل شهادت: پل بعثت     |     تاریخ شهادت: 1367/04/26
مسئولیت هنگام شهادت: قایقران    |     محل دفن: گلزار شهدا بردخون کهنه

بسم الله الرحمن الرحیم

« إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ »

خداوند بدرستی کسانی که در راه خدا مبارزه می کنند را دوست می دارد.

با درود و سلام بر منجی عالم بشریت پیامبر گرامی و با درود و سلام بر مهدی (عج) و با سلام بی پایان بر امام امت خمینی بت شکن و با سلام بر تمام شهدای صدر اسلام تاکنون بلاخص شهدای جنگ تحمیلی و با سلام بر تمامی رزمندگان اسلام. اینجانب  غلامحسین درونپرور اکنون که عازم جبهه هستم چند کلمه ای بعنوان وصیتنامه بر کاغذ می آورم، خدایا ما را به راه راست هدایت کن و این چراغی که امت بزرگ اسلامی ما برافروخته است را برای محوه جهان مانده در سیاهی و تیرگی جهل و فساد منور بگردان. چراغی روشن که ستم شب پرستان و شب باوران را محو خواهد کرد و همه کاخ های جور جابران را ویران خواهد نمود.

امروز مشعل هدایت بشر در دست توانای امت دلاور ماست و میرود تا صراط مستقیم الهی را به اسیران و شب زدگان نشان دهد تا راه را از چاه باز شناسند و جاده های منتهی به ارزش های اصیل اسلامی را به چشم ببینند.

امت بزرگ ما مشعل آفتاب را بدست گرفته است تا در سپیده دمان رهایی، چراغدار راه قافله بیداران باشد. مشعل آفتابی بدست ماست که ریشه در بدر و حنین و محرم و عاشورا و ریشه در خون شهیدان بهشتی و مطهری دارد؛ که گلو های بریده شان بر فراز نیزه و نی نیز از تلاوت قرآن باز نایستاد.

خدایا شهادت را نصیب من کن که این آرزوی دیرینه من می باشد. ای مردم بردخون! امام را تنها نگذارید! همیشه گوش به فرامین امام باشید و نگذارید منافقین از خدا بی خبر به این انقلاب ضربه بزنند. و حرفی هم با مردم بردخون کهنه دارم: پایگاه مقاومت را همیشه پر و جبهه ها گرم نگه دارید و برای پاسداری از خون شهیدان آماده باشید.

وصیت من بر دوستان، اقوام و همشهریانم اینست که اگر شهادت نصیب من گردید گریه و زاری نکنید. به پدر، مادر، برادران و خواهرانم وصیت میکنم اگر از من ناراحتی دیده اید مرا حلال کرده و اگر کسی طلبی از من داشت طلب مرا بپردازید. ولی امیدوارم که همه مردم بردخون مرا حلال کنند. مادرم! مبادا بعد از شهادتم گریه و زاری کنید. این آرزویم بود که باید به آن برسم. صبر انقلابی داشته باش! زیرا خون من از خون علی اکبر حسین (ع) رنگین تر نمی باشد. باز هم وصیت من به شما مردم این است که گوش به فرمان امام باشید و خدایی ناکرده دل امام را بدرد نیاورید. این وصیتنامه شهید غلامحسین درونپرور است که در پایگاه مقاومت قمربنی هاشم به یادگاری نوشته و گفت:« این آخرین وصیتنامه من است...»

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

برادر کوچک شما غلامحسین درونپرور

برگرفته از: کتاب به دریا پیوستگان - اثری از استاد مجید عابدی - ص147 و 148