شهید شیخ ابوتراب عاشوری

شهید حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوتراب عاشوری روحانی انقلابی و پیشتاز مبارزان بوشهر علیه نظام شاهنشاهی بود.

شیخ ابوتراب فرزند شیخ عباس متولد ۱۳۱۲ ه ش. در روستای حیدری از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر که در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۵۷ ه ش. به دست مأموران رژیم پهلوی در بوشهر ترور شد.

وی تحصیلات حوزوی را در نجف و قم تا درجه اجتهاد ادامه داد و جهت تبلیغات مذ هبی به بوشهر آمد. در بوشهر مقدمات تأسیس مدرسه علمیه را فراهم نمود و به فعالیت علیه نظام شاهنشاهی پرداخت و در سال ۱۳۵۷ شمسی مورد تعرض و اذیت مأموران پهلوی قرار گرفت و سرانجام در همین سال به ضرب شش گلوله ترور شد. رژیم پهلوی اجازه نداد مراسم تشییع جنازه و کفن و دفن در بوشهر انجام شود و لذا پیکر وی به روستای نزدیک بوشهر که هم اکنون تبدیل به شهر شده [چغادک] منتقل و در حسینیه‌ای که خودش بنیان نهاده بود به خاک سپرده شد.

ترور وی آخرین اقدام شاه برای سرکوب حرکت یاران امام خمینی در سراسر کشور بود.

نگاهی به زندگی نامه شهید:

مسافرت به نجف برای ادامه تحصیل

شیخ ابوتراب از همان اوایل جوانی علاقمند به کسب علم بود، لذا از سال ۱۳۳۱ برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرف شده و در آنجا تا سال ۱۳۳۷ در مدرسه قوام شیرازی مشغول به تحصیل بود.
شیخ ابوتراب در سال ۱۳۳۷ از نجف به استان بوشهر مراجعت کرده و در سال ۱۳۳۸ با دختر عموی خود ازدواج کرد. در این مدت در روستای چاه تلخ ساکن شده و همانند پدرش در ایام محرم و صفر به بوشهر آمده و در مساجد مختلف این شهر به وعظ و روضه خوانی می پرداخت. در سال ۱۳۳۹ با هدف ادامه تحصیل و ارتقاء سطح علمی خود به قم مهاجرت کرده و چند سال در آنجا ساکن بود. در این چند سال نیز در ایام خاص برای تبلیغ به بوشهر مراجعت می کرد و در همان مساجد جلسه داشت. از جمله در سال ۱۳۴۰ «پس از فوت آیت الله بروجردی، در مسجد صلح آباد دستور داد که مسجد سیاه پوش شود و مراسمی جهت بزرگداشت آن مرجع تقلید بر پا کرد.»

منبر و سخنرانی وی جذاب بود و علاقمندان زیادی را به خود جذب می کرد. نه تنها در مساجد محلات مختلف شهر بوشهر بلکه در جلساتی که علمای بزرگ حوزه نیز حضور داشتند شیخ ابوتراب به منبر می رفت.

به عنوان نمونه «در سال های ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰ در قم هر هفته روزهای پنجشنبه در منزل مرحوم کافی جلسه ای بود که در آن اساتیدی مانند شهید مطهری و آقایان مکارم و سبحانی حضور داشتند. شهید عاشوری نیز در آن جلسه شرکت می کرد و گاهی به منبر می رفت و روضه می خواند».

شهید عاشوری پس از چند سال زندگی در قم و تحصیل علم نزد اساتیدی مانند آیت الله دوزدوزانی و آیت الله ستوه مجدداً به بوشهر برگشته و در محله سنگی در نزدیکی مسجد حاج محمد علی منزلی را اجاره کرد.
وی علاوه بر وظیفه تبلیغ و سخنرانی در مساجد مختلف شهر، نمایندگی مراجع تقلید( آیت الله حکیم، آیت اله خوئی و آیت الله شاهرودی) را برای اخذ وجوهات شرعی به عهده داشت.

آخرین مرحله تحصیل

در سال ۱۳۴۷ که به عنوان سفر زیارتی به عراق و اماکن مقدسه آنجا مشرف شد. باز هم فرصت را غنیمت شمرده و بیش از شش  ماه در آنجا ماند و کسب علم نمود و از محضر اساتیدی چون شهید آیت الله سید اسد الله مدنی و حاج شیخ غلامرضا اصفهانی بهره مند شد. ولی عزم شهید عاشوری مبنی بر حضور در استان بوشهر و ایجاد تحرک و پیشبرد نهضت امام خمینی (ره) در این استان باعث شد که تحصیل را تا دروس رسائل و مکاسب ادامه داده و در آستانه ورود به دوره خارج، حضور در حوزه و تحصیلات علمی را متوقف کرده و به بوشهر برگردد.

شهید عاشوری در نجف اشرف با بزرگانی مانند امام موسی صدر، شهید آیت الله سید مصطفی خمینی، مرحوم حجت الاسلام علی حجتی کرمانی، مرحوم شیخ احمد کافی و آیت الله مروارید همدرس بود که پس از بازگشت از نجف نیز ارتباط خود را با بعضی از آنها حفظ کرد.

از سال ۱۳۳۴ شهید عاشوری امامت مسجد در مسجد جامع جعفری (شهید عاشوری) را برعهده گرفت و در آنجا به وعظ و تبلیغ پرداخت و با تأسیس مدرسه علمیه بوشهر درسال ۱۳۴۷ شیخ ابوتراب در آن به تدریس دروس حوزه و درس اخلاق پرداخت.

شهید عاشوری همواره با علمای حوزه ی علمیه قم و شیراز در ارتباط بود و به مسائل سیاسی و اجتماعی روز توجه داشت.

شهید عاشوری در کنار وعظ و خطابه و اقامه نماز جماعت در مسجد به اقدامات فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه، برگزاری کلاس های قرآن، آموزش احکام و عقاید و نهج البلاغه نیز می پرداخت.
ایشان به امور فرهنگیِ بانوان و دختران نیز توجه ویژه ای داشت و برای ارتقاء سطح فکری، اعتقادی و اخلاقی دختران، مکتب فاطمیه را تأسیس کرد که این مؤسسه به عنوان یکی از یادگارهای شهید تاکنون نیز به فعالیت خود ادامه می دهد.

شهید عاشوری به مناسبت های مختلف از علما، روحانیون و وعاظ شهیر کشور برای سخنرانی به بوشهر دعوت می کرد.

فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی

شهید حجت الاسلام و المسلمین شیخ ابوتراب عاشوری فعالیت های سیاسی و مبارزاتی خود علیه رژیم طاغوت را از سال ۱۳۴۱ آغاز نمود و تا لحظه شهادت در آذر ماه ۱۳۵۷ در این راه پایداری کرد و با نثار خون خویش وفاداری خود را به امام خمینی و انقلاب اسلامی اثبات نمود. شهید عاشوری همزمان با نهضت علما و روحانیون بر علیه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در شهر قم حضور داشت و مقاومت علما را شاهد بود و با برخی از شاگردان امام خمینی از جمله شهید مطهری در ارتباط بود.

در همین راستا در شب شنبه ۲۸/۱/۱۳۴۲ در بوشهر با سخنانی اعتراض خود را علیه وضع موجود در ایران بیان می کند، شهید عاشوری از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ (زمان شهادت) توسط عوامل رژیم و دستگاه امنیتی (ساواک) تحت نظر بوده و به دفعات  مختلف احضار و بازجویی می شود.

حجت الاسلام عاشوری هر چند به طور رسمی نماینده آیات عظام حکیم، خویی و شاهرودی بود ولی به طور مخفیانه و غیر رسمی نمایندگی حضرت امام (ره) در اخذ وجوهات شرعیه را نیز برعهده داشت و این وجوهات را از راه های مختلف به دست امام (ره) می رساند. شهید عاشوری حتی هر جا که مناسب می دید مرجعیت امام خمینی را نیز مطرح می کرد. حتی رساله های امام خمینی را مخفیانه توزیع می کردند و خود مقلّد امام خمینی بودند.

در سال ۱۳۴۷ که به عراق رفت. در مدت اقامت خود در نجف تقریباً هر روزه به دیدار امام خمینی (ره) می رفت، شهید امام خمینی (ره) را به خوبی شناخته بود و شیفته او بود. در سال های ۱۳۴۴، ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ که به سفر بیت الله الحرام مشرف شد، در آنجا از هر فرصتی برای معرفی امام خمینی استفاده می کرد.

شهید عاشوری در اسناد ساواک

به همت مرکز بررسی اسناد تاریخی اداره کل اطلاعات استان بوشهر کتاب: «شهید حجت الاسلام و المسلمین شیخ ابوتراب عاشوری به روایت اسناد ساواک» در سال ۱۳۸۳ به چاپ رسید. در این کتاب مجموعه ی گزارش ها و اسناد ساواک پیرامون فعالیت های شهید عاشوری آمده است. همه ی این اسناد شاهدی گویا از فعالیت های سیاسی شهید و ارتباط او با نهضت امام خمینی و تداوم مبارزات او در این مسیر است. با توجه به نقش و جایگاه شهید عاشوری در مبارزه علیه رژیم، دستگاه امنیتی (ساواک) تمام فعالیت ها و حرکات او را تحت نظر داشته و از او گزارش تهیه می کرده است.

در تعدادی از اسناد ساواک صراحتاً به ارتباط شهید عاشوری با امام خمینی اشاره شده است از جمله: ۱)به دنبال مسافرت شیخ ابوتراب به شیراز بلافاصله اداره کل سوم در نامه ای به ساواک فارس اعلام می کند که: نامبرده فوق از جمله طرفداران خمینی [است] و در زمینه ی جمع آوری پول برای خمینی فعالیت دارد.

۲)در فرم تقاضای سانسور مکاتبات شهید به تاریخ ۲۱/۸/۴۵ نوشته شده است: از روحانیون افراطی و از طرفداران خمینی است.

۳)براساس گزارش ساواک در ۸/۹/۴۵ خلاصه پیشینه شهید عاشوری را به این شرح نوشته است: «برابر سوابق موجود مشارالیه از طرفداران جدی خمینی می باشد و در زمینه جمع آوری وجوه جهت خمینی فعالیت دارد و اخیراً نیز کتب و نامه هایی از عراق و ازبعضی از شهرستان ها جهت یاد شده ارسال می گردد و این شخص با بعضی از روحانیون عراق از طریق مکاتبه در تماس می باشد.»

۴)در گزارش مورخه ۱۰/۴/۴۷ چنین آمده است: «برابر سوابق موجود نامبرده بالا (شیخ ابوتراب عاشوری) یکی از طرفداران خمینی که در زمینه ی جمع آوری وجوه جهت وی فعالیت داشته معرفی گردیده است.»
تداوم مبارزه شهید عاشوری علاوه بر تداوم مبارزات خویش علیه رژیم شاه، در مراسم مذهبی که در دستگاه های دولتی برگزار می شد شرکت نمی کرد.

هر سال که می گذشت مبارزات شهید عاشوری و فعالیت های دینی و انقلابی او گسترده تر می شد. کلاس های عقیدتی را گاه در مسجد و گاه به شکل اردویی در خارج از شهر برگزار می کرد.

در اول آبان  ماه ۱۳۵۶ که حاج سید مصطفی خمینی در نجف اشرف به شهادت رسید، شهید عاشوری همگام با علما و مردم  قم، با پیگیری و تماس با بازاریان بازار را تعطیل و مراسم ختم آن شهید را برگزار می کنند.

در مراسم چهلمین روز شهادت شهید مصطفی خمینی شهید عاشوری حجت الاسلام قرائتی را دعوت کرد که ایشان نیز با حضور در بوشهر سخنرانی بسیار قاطع و کوبنده ای علیه رژیم شاه ایراد کرد.

ارتباط با روحانیون تبعیدی شهید عاشوری در کنار  مبارزه با رژیم شاه حمایت از مبارزان و بزرگانی را که به جرم مخالفت با رژیم سفاک پهلوی به بوشهر تبعید شده بودند در دستور کار خود قرار داد.

دیدار مکرر با روحانیونی همچون آیت الله یزدی  در کنگان، آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی در گناوه، آیت الله آذری قمی در برازجان که همگی  این سه نفر در سال ۱۳۵۰ به استان تبعید شده بودند جزء برنامه های اصلیش بود. بعدها که شهید اسدالله مدنی استاد شهید عاشوری هم بود، وقتی به استان بوشهر شهر کنگان- تبعید می شود او برای ملاقاتش به کنگان می رود. ولی این ملاقات با انتقال شهید مدنی به مهاباد همزمان می شود و شهید عاشوری او را تا شهر مهاباد همراهی می کند.

شهید عاشوری علاوه بر توزیع اعلامیه ها و نوارهای امام خمینی، نماز عید فطر سال ۱۳۵۷ را با شکوه هر چه تمامتر برگزار می کند. روز قبل از عید شهید عاشوری با چند نفر دیگر به منزل حجت الاسلام و المسلمین سید مصطفی حسینی می روند و از وی می خواهند که نماز عید را بخواند ولی ایشان به علت بیماری نمی پذیرد سرانجام پس از اصرار شهید عاشوری و مرحوم شیخ غلامحسین مجدی آقای حسینی می پذیرد که فقط اقامه نماز کند و خطبه های نماز عید را شهید عاشوری می خواند. سخنرانی انقلابی، تند و صریح شهید عاشوری در نماز عید فطر علیه رژیم شاه و دلت نوپای شریف امامی، روحیه و نشاطی دیگر در مردم ایجاد کرد.

با افزایش مبارزات مردم استان بوشهر علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۷ شهید عاشوری نیز با هدایت و رهبری این مبارزات در بوشهر، باعث شد که ساواک و شهربانی بوشهر به دنبال راه چاره ای برای خاموش کردن این تحرکات باشند و منشأ فعالیت های ضد رژیم در بوشهر را از بین ببرند.

به همین خاطر تصمیم به برخورد قاطع با شهید عاشوری گرفتند. ابتدا او را در تاریخ ۱۸/۸/۵۷ به شورای تأمین استان دعوت کردند و تذکرات شدیدی در جهت خودداری از سخنرانی های تحریک آمیز و فعالیت های ضد ملی به وی دادند.

ولی شهید عاشوری نه تنها از این برخورد ها و تهدیدها هراسی به دل راه نداد بلکه مقاومتر به مبارزه ی خویش علیه رژیم ادامه داد.

رژیم هر روز تهدیدهای خود را علیه شهید عاشوری بیشتر نمود به گونه ای که دوستان و اطرافیان نسبت به جان شهید احساس خطر کردند. شهید عاشوری در پاسخ به درخواست شهید حاج قاسم هندی زاده که از او خواسته بود او را موقتاً از بوشهر بیرون ببرند می گوید: امروز روزی نیست که من مردم این شهر را تنها گذاشته و از شهر خارج شوم، خون من از سایرین رنگین تر نیست.

بدین گونه بود که عوامل ساواک و شهربانی با یک برنامه ریزی از پیش طراحی شده تصمیم به ترور شهید عاشوری می گیرند. حدد ساعت دو و ربع بعداز ظهر روز سیزده آذر مصادف با سوم محرم الحرام بود که عوامل رژیم به محل اقامت شهید (منزل حیدر عاشوری برادر شهید) می آیند و شهید را در حالی که مشغول وضو بوده، با لگد به پای او می زنند و سپس شش گلوله به سینه اش می زنند و او را به شهادت می رسانند.

علی رغم آنکه نیروهای امنیتی مانع برگزاری هر گونه مراسم در شهر بوشهر برای این شهید شدند با این وجود مراسم ختم هفته و چهلم شهید عاشوری به نحو باشکوهی و با حضور گسترده مردم در کنار مزار ایشان در شهر چغادک برگزار گردید. شهادت حجت الاسلام و المسلمین شیخ ابوتراب عاشوری باعث ایجاد تحرکات انقلابی بیشتر در استان گردید و این موج گسترده مردی با انتصاب نماینده امام خمینی (ره) در استان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد صالح طاهری، جان تازه ای گرفت و سرانجام مبارزات مردم استان بوشهر همپای با مبارزات مردم سراسر کشور در ۲۲ بهمن نتیجه داد و رژیم تا دندان مسلح پهلوی سرنگون و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و مردم در پرتو رهبری امام خمینی (ره) شاهد به ثمر نشستن خون شهدا شدند. (۱)

۱) در تنظیم این زندگی نامه از کتاب ارزشمند «شهید حجت الاسلام و المسلمین شیخ ابوتراب عاشوری به روایت اسناد ساواک» تألیف مرکز بررسی اسناد تاریخی اداره کل اطلاعات استان بوشهر، چاپ زمستان ۱۳۸۳استفاده گردیده است.

_______________________________________________________________________________
مطالب مرتبط:
- 30مین سالگرد شهادت سردارپاسدار یوسف بردستانی +عکس
- زندگینامه شهید محمدحسین فهمیده
- مادر! می ترسم بیهوده کشته شوم
- دانلود 75 نوحه و مداحی مدافعان حرم از 14مداح مختلف
- وصیتنامه شهید عبدالصالح زارع